آیا تمام عقائد مورد احترام است؟

آیا تمام عقائد مورد احترام است؟

    در فضای کنونی جامعه، برخی با تبحری که در مغالطه دارند زیرکانه در اذهان مردم القاء می‌کنند که (تمام عقائد مورد احترام است!) هر کسی در مورد هر چیز، هر اعتقادی که داشته باشد باید به عقیده او احترام گذاشت. نباید به او و اعتقادش ایراد گرفت، اعتراض کرد و نقدی وارد نمود…!

    این نوع نگاه به عقائد از حدِ تسامح و تساهلِ گروه اباحی گران نیز تفریطی‌تر است. چطور می‌توان باور کرد که عقائد متضاد و متخالف می‌تواند مورد احترام باشد؟! چگونه می‌توان به خود قبولاند؛ عقائدی که با فطرت و عقل انسان مغایرت دارد، باید مورد احترام و تکریم قرار گیرد؟!

    در جاهلیت، مردان عرب اعتقاد به زنده به گور کردن دختران خود داشتند (حال به هر دلیلی که می‌خواهد باشد؛ یا به خاطر فقر و نداری و یا به خاطر تعصب بیجا به نوامیس و یا…) و طبق اعتقاد خود عمل می‌نمودند. آنها نوزادان دختر خود را زنده زیر خاک می‌گذاشتند. آیا زنده به گور کردن دختران که یک اعتقاد است باید مورد احترام قرار گیرد؟! قرآن شریف در توبیخ پدارن، خطاب به دختران زنده به گور شده می‌پرسد (بِاَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ؟!) به کدامین گناه کشته شدی؟! آیا کسی در این زمانه هست که بگوید باید این اعتقادِ دخترکشی مورد احترام و پدارنِ دخترکش باید ارج گذاشته شوند؟!

    در هندوستان طبق آیین هندو، هنگامی که شوهر می‌مرد زنش را زنده زنده با شوهر می‌سوزاندند! آیا این اعتقادی که به آن عمل نیز می‌شده، باید مورد احترام باشد و کسانی که زن را زنده زنده می‌سوزاندند تکریم گردند؟!

    بت پرستی، ستاره پرستی… همه این موارد جزو اعتقادات است که همواره عده‌ای در تاریخ پیدا می‌شدند که غیر الله را بپرستند! آیا باید بت و بت پرست را به خاطر بت پرستی‌اش احترام گذاشت؟!

    دخترکشی، زن سوزی، خودکشی، دیگرکشی، بت، شجر و حجر و مدر و ستاره پرستی و انسان پرستی با کرامت ذاتی انسان سازگار نیست. با فطرت سلیم انسانی همخوانی ندارد. عقل پرستش غیر خدا را قبیح و مذموم می‌شمارد… چگونه چیزی که با کرامت انسان، عقل و فطرت انسان سازگار نیست باید مورد احترامِ همین انسان باشد؟!

    اگر گزاره‌ی (تمام عقائد مورد احترام است!) به معنای این باشد که همه عقائد صحیح و درست و حق است. قطعاً این جمله ناصحیح است چراکه این بیان با بداهت عقل ناسازگار است. زیرا نمی‌توان پذیرفت که دو اعتقاد متناقض، متضاد و متخالف، هر دو حق باشند. قطعاً یک یا هر دو اعتقاد باطل، ناصحیح و نادرست است.

    گزاره‌ی (شیء الف آب است.) متناقض، متخالف و یا حتی متضاد با گزاره‌ی (شیء الف آتش است.) می‌باشد. در نتیجه یا باید گزاره‌ی اول صحیح باشد و یا گزاره‌ی دوم. زیرا یک شیء نمی‌تواند در آن واحد هم آب باشد و هم آتش. آب و آتش نقیض همدیگرند. آتش نابود کننده‌ی آب، و آب خاموش کننده‌ی آتش است. جایی که آب باشد دیگر آتش نیست و جایی که آتش باشد دیگر آب نخواهد بود. در نتیجه گزاره‌ی (تمام عقائد مورد احترام است!) به معنای آن نیست که همه عقائد صحیح است و انسان به هر یک از تعالیم و آموزه‌های عقائدِ مختلف (که با نام‌های ادیان، فرق و مذاهب مطرح می‌گردند) اگر عمل نماید، تکلیف از او برداشته شده است و انسان بریء الذمه می‌گردد.

    فرقه‌ای که در آن غسل اسلام و غسل توبه‌ی اسلام وجود دارد، نمی‌تواند با اسلامِ ناب سازگار باشد. عقیده‌ای که می‌گوید: حلال محمد(ص) حرام و حرام محمد(ص) حلال است؛ هرگز با اسلام تطابق ندارد، اگرچه خود را زیرمجموعه اسلام بداند و خود را اسلام حقیقی و واقعی معرفی کند زیرا دینِ اسلام در زمان آورنده‌ی آن کامل شده است چراکه خداوند در این باره فرموده است: (َالْیَوْمَ اَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ) (امروز دین شما را برایتان کامل کردم)

    اما آن چیزی که وجود دارد این است که معتقد، یعنی کسی که دارای عقیده خاص باشد حتی عقیده انحرافی و آلوده؛ زمانی در جامعه اسلامی دارای احترام است که خللی در جامعه به وجود نیاورد. یارگیری  ننماید و عقیده باطل و منحرف خود را (اپیدمی و بیماری خود را) منتشر نسازد. این شخص با پذیرش قوانین حاکم بر جامعه اسلامی می‌تواند آزادانه و محترمانه در جامعه اسلامی زندگی نماید؛ حتی اگر یهودیان بنی قریظه و بنی قینقاع باشند، و هر گاه خلاف مصالح جامعه اسلامی اقدامی نمودند و آلودگی فکری ـ عقیدتی را در جامعه منتشر ساختند، احترام شان بر مسلمانان لازم نیست و حاکمان اسلامی باید با این افراد و گروه‌ها برخورد قهری بنماید.

    در نتیجه گزاره‌ی (تمام عقائد مورد احترام است!) عبارت ناصحیحی است زیرا نه با موازین عقلی (اجتماع نقیضین و اجتماع ضدین) سازگار است و نه با موازین شرعی؛ پس تنها معتقدینی که علیه جامعه اسلامی و مصالح مسلمانان اقدامی ننمایند دارای احترام‌اند و لا غیر.

About مدیر

* در آذر ماه سال 1353 در شهر تهران به دنیا آمد. داراي مداركي چون؛ لیسانس: نجوم. ليسانس: تاريخ اسلام و نيز ليسانس فلسفه اسلامي فوق لیسانس: مذاهب اسلامی و دكترا: الهيات. * استاد رسمي حوزه علميه و دانشگاه در تهران است. * در ده‌ها موضوع به ارائه گفتمان پیرامون مباحث نقد فرق تصوف، شیطان پرستی مدرن، وهابیت و راجنشیسم«اوشو»، اكنكار، سايبابا، مهربابا، قانون جذب... در دانشگاه‌ها و مجامع علمی در سطح كشور می‌پردازد. * تاكنون بيش از 32 جلد تأليف در زمينه علوم مختلف نظیر؛ فلسفه اسلامی، تاریخ اسلامی، نجوم اسلامی، تفسیر، معارف اسلامی، کلام اسلامی، مذاهب اسلامی، مباحث اجتماعی، مباحث خانواده و تعلیم و تربیت، هیدرولوژی، ژئومورفولوژی... به زبانه‌ای فارسي و عربي داشته‌ است. * هم چنين 35 مقاله به رشته تحرير در آورده‌ام، که برخی از آنها به چاپ رسیده است. * به مدت 22 سال مشغول فعالیت‌های هنري در بخش، تهیه کنندگی و کارگردانی می‌باشد، كه مستنداتِ تدوين شده در شبکه‌های مختلف سراسري و استاني پخش گرديده است.

Check Also

زکات از نظر اسلام چه جایگاهی دارد؟

زکات از نظر اسلام چه جایگاهی دارد؟     در تعریف زکات نوشته‌اند که (صَدَقَهٌ مُتِعَلَقَهٌ …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

error:
رفتن به نوار ابزار