در قرآن آیه ۲۵۶ سوره بقره خداوند میفرماید: (لا اِکْرَاهَ فِی الدِّینِ) (هیچ اجباری در دین نیست.) آیا میتوان در دین و دینداری اجبار به کار برد؟
اکراه یعنی (حمل الغیر علی ما یکرهه) (وادار کردن دیگری بر چیزی که از آن ناخشنود باشد.) هیچ اکراهی صادق نیست مگر آنکه مکرِه یعنی شخص وادار کننده، باید وادار کردنش همراه با تهدید باشد. و این اکراه که تهدید در آن نهفته است باید به گونهای باشد که ترک آن موجب ضرر نفسی، مالی و عرضی شخصِ وادار شده باشد. شأن نزول این آیه درباره مردی از انصار است که دارای غلامی سیاه پوست به نام (صبیح) بود. این مرد غلامش را به پذیرش اسلام مجبور میکرد. (ترجمه مجمع البیان، ج۳، ص۱۱۲)
اکراه در دین به معنای آن که شخص ایمان قلبی بیاورد قابل تصور نیست یعنی کسی دینی را، آیینی و فرقهای را نپسندد، نپذیرد اما کسی یا کسانی او را وادار کنند که به دین و فرقهای گرایش پیدا کند با تهدید، با تطمیع، با تحریم اقتصادی، با تحریم عاطفی، با فشار آوردن بر خانوادهها و فامیل… اکراه در پذیرش دین و فرقه قابل تصور نیست چون ایمان یک امر قلبی است. باید حقانیت و محبت یک دین و فرقه در قلب انسان داخل و رسوخ کرده باشد نه این که به صِرف زبان، ایمان حاصل گردد. آیه شریفه میفرماید که اگر کسی در بیرون یک دین و فرقهای است با اکراه نمیشود او را مؤمن و مسلمان کرد و از نظر اسلام وادار کردنِ غیر مسلمان به اسلام صحیح نیست زیرا شخص خود باید حقانیتِ اسلام را تشخیص دهد و دست از بت پرستی و انسان پرستی بردارد و حقیقتاً موحد گردد.
اما این که برخی از راحت طلبان، از این آیه شریفه برداشت ناصحیح کردهاند جای تعجب ندارد! عدهای که مسلمان هستند برای ارتکاب اعمال زشت و گناه و یا عمل نکردن به تعالیم و فرامین دینِ مبینِ اسلام این آیه را عَلَم کرده، پیراهن عثمانی درست میکنند تا تابع احکام دین اسلام نباشند. میگویند که در اسلام اکراهی و اجباری برای انجام تکالیف نیست. خداوند میفرماید کسانی که بیرون دین اسلام هستند نباید اسلام را با اکراه و اجبار بپذیرند که اگر وادارشان کردید به پذیرش اسلام، مسلمان واقعی نخواهند بود. اما اگر کسی اسلام را پذیرفت و با رضایت و خرسندی این کار را انجام داد باید تمام احکام آن را نیز گردن بگذارند. تنها افرادی چون یهودیان هستند که (نُوْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْضٍ) (به بعضی از دین ایمان داریم و نسبت به بعضی از احکام دین کافریم.) رفتار میکنند آنهایی که به بعضی از احکام و تعالیم اسلام کفر میورزند، فرقه جدید تأسیس میکنند و نام و مشخصات جدید بر آن میگذارند.
طبق تعالیم اسلام کسی در ماه مبارک رمضان که مسلمین در حالِ عبادتِ روزهداری هستند نمیتواند اظهار به روزهخواری کند اگر از نظر شرعی معذور است میتواند به واسطه بیماری، مسافرت، کهولت سن… روزه نگیرد اما نمیتواند در خیابانهای جامعه اسلامی اظهارِ به روزهخواری کند. قطعاً حاکم اسلامی او را توبیخ خواهد کرد. در این جا دین با اکراه برخورد میکند. کسی که مال کسی را بدزدد و بگوید لا اکراه فی الدین استدلال ناصحیحی است. دین با او با اکراه برخورد میکند. همان گونه که پیامبر(ص) و علی(ع) این کار را کردند. اگر کسی حجاب را رعایت نکند… دین با اکراه برخورد میکند زیرا حجاب از ضروریات اسلام است و بی حجاب با این کارش یک جامعه را به فساد میکشد.
اسلام برای آن که یک مسلمان اقامه نماز بر او دشوار نباشد به والدین میگوید که قبل از آنکه فرزندتان به تکلیف برسد او را وادار کنید که نماز بخواند. یعنی بر والدین لازم است که اکراه در نماز خواندن فرزند داشته باشند با این که هنوز مکلف نیست. و این به خاطر اثر تربیتی آن است. ورود به دبیرستان، دانشگاه، کارخانه و اداره اجباری و اکراهی نیست اما اگر کسی وارد این مجامع شد اکراهاً و اجباراً باید به قوانین این مجامع احترام بگذارد و پایبند آن قوانین باشد. کارمند اداره نمیتواند بگوید که من ساعت ۱۰ صبح سرکار حاضر میشوم چون خدا فرموده؛ لا اکراه فی الدین چه رسد به این که در اداره بخواهی کاری کنی. اگر این رفتار کارمند ادامه یابد رئیس اداره با کارمند خاطی برخورد کرده و او را اخراج میکند همان طوری که حاکم اسلامی با مجرم برخورد میکند.
اکراه در پذیرش اسلام نیست همان طوری که در مدینه یهودیان بنی قریظه و بنی قینقاع با مسلمانان زندگی میکردند و مجبور به اسلام نشدند تا آن که با مشرکین در جنگ احزاب، برای نابودی مسلمین همکاری کردند و مسلمین خبیر را فتح کردند و آنها را هم از آنجا بیرون کردند. زیرا از نظر امنیتی خطری برای مسلمین محسوب میشدند اما تا زمانی که علیه اسلام دسیسه نکرده بودند پیامبر(ص) آنها را وادار به پذیرش اسلام نکرد. اما همین پیامبر(ص) مسلمین را وادار به رعایت احکام دین میکرد و اگر کسی گناهی انجام میداد مثل شرب خمر تازیانه بر او میزد. دست دزد را قطع میکرد… اما کسی را با اجبار و اکراه مسلمان نکرد.که در واقع کسی با اکراه مسلمان واقعی هم نمیشود.
ادیان و فرق دیگر تا زمانی میتوانند به راحتی در جامعه اسلامی زندگی کنند که باعث تخریب عقائد دیگران نشوند و مردم را از اسلام و تشیع اثنی عشری با تهدید و تطمیع مالی خارج نسازند. که اگر این چنین شد همچو پیامبر(ص) باید با آنان برخورد قاطعانه کرد.