اگر برخی از فرقهها حق نیستند،چرا میتوانند اعمال خارق العاده انجام دهند؟ مثلاً سیخ در شکمشان فرو میکنند، سنگ ، شیشه ، عقرب، تیغ… میخورند و بدنهایشان را با شیء تیز میبرند و خون هم نمیآید؟!
ابتدا باید حق را شناخت و ملاکهای آن را دانست سپس بسیاری از سؤالات؛ که چه کسی و چه چیزی حق است و تا چه اندازه حق است و چه کسی و چه چیزی باطل است، برای انسان روشن میگردد. امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: (اعْرِفْ الحَقَّ ثُمَّ اَهْلَهُ) (حق را بشناس، صاحبان حق را خواهی شناخت.) جرج جرداق مسیحی میگوید؛ این جمله بهترین کلام مخلوق است که بسیار شبیه کلام خالق است. ابتدا باید حق و ویژگی آن را شناخت وگرنه برخی با شیطنتها و تهدیدات و تطمیعها خود را حق معرفی میکنند در حالی که باطل هستند.
خداوند در قرآن شریف سوره رعد، آیه ۱۷ حق را همچو آب و باطل را کف و حباب روی آب معرفی کرده است: (کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللهُ الحَقَّ وَ البَاطِلَ فَاَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاءً) (حق و باطل را خداوند این چنین مثال میزند پس کف روی آن زود از بین میرود.)
اگر آفتاب و یا نوری به حبابِ روی آب بتابد، نور در آن منعکس میشود و بسیار زیبا میگردد و جلوه خاصی میدهد که آب زیر حباب، آن جلوه را ندارد. اما دوام حباب چند لحظه بیش نیست. زود از بین میرود و آن چیزی که باقی میماند آب است. آب مایه حیات است. از آب است که خداوند هر چیزی را زنده گردانیده است نه حباب و کف روی آب.
حق دارای ملاکها و معیارهای خاص خود است. در وادی اندیشه و عقیده ملاک حق و باطل؛ عقل است و شرع. عقلِ سلیم و شرعِ صحیح مطابق یکدیگرند. زیرا کلما حکم به العقل حکم به الشرع ( هر چیزی را که عقل حکم کند شرع نیز به آن حکم میکند.) و کلما حکم به الشرع حکم به العقل (و هر آن چیزی را که شرع بدان حکم کند عقل نیز به آن حکم خواهد کرد.) تطابق شرع و عقل بدون تردید وجود دارد.
حکمِ عقل و شرع، آن است که نه اعمال خارق العاده دلیل حقانیت است و نه قدرت. اگر اعمال خارق العاده دلیل بر حقانیت بود ساحران زمانِ حضرت موسی(ع) میبایست حقانیت داشتند. بلا شک سحر از اعمال خارق العاده است! شفای بیماران صعب العلاج و لاعلاج در زمان عیسی(ع) دلیل بر حقانیت حکماء و مردم آن زمان بود! مسیلمه¬ی کذاب که انبیاء دروغین است اعمال خارق العاده انجام میداد. پس میبایست حقانیتی داشته باشد! عقل و منطق؛ خرد و اندیشهی ناب دلیل حقانیت است که باید برای آن برهان اقامه کرد بارها خداوند میفرماید: (قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ اِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ) (بگو برای ادعایتان برهان اقامه کنید اگر راستگو هستید.) ملاک حقانیت شرع است. شرع مقدس اسلام اعمال خارق العاده را حرام میداند نه نشانه قدرت و حقانیت. آیه ۱۰۲ سوره بقره، سحر را حرام و از گناهان کبیره شمرده است. مگر نه آن که هر چیزی را که شرع حکم کند عقل سلیم به آن حکم خواهد کرد.
از سوی دیگر اگر برخی فرقهها به واسطه اعمال خارق العاده حق هستند بدون تردید مرتاضان هندی موش پرست اعمال خارق العادهتری انجام میدهند. بسیار قویتر و سختتر. اگر این اعمال دلیل بر حقانیت است پس مرتاضان هندی باید حق باشند نه پیروان فرق دیگر. چون خارق العادگی اعمال شان بیشتر است. و طبق قاعده عقلی و فهم صحیح عقل، نمیتواند دو چیز و دو اعتقاد متناقض و متضاد هر دو حق باشند. زیرا اجتماع نقیضین و اجتماع ضدین پدید میآید. از آن جایی که مرتاضان هندی موش پرست، پیروان این فرق را قبول ندارند و همین طور پیروان این فرقهها اعتقادات آنها را مردود میشمارند این دو نقیض همدیگرند و نمیتواند هر دو حق و صحیح باشند.
پاسخ اجمالی؛ انسان دارای دو بعد است روح و جسم. مانند آنکه دارای دو چشم و، گوش، دست و پا است اگر توجه بیشتری به هر یک از این دو بعد بکند بعد مقابل ضعیف میشود. یعنی اگر توجه خاصی به روح و روان داشته باشد جسم را باید سختی بیشتری بدهد تا روح قوی شود و انسان با روح قوی میتواند اعمال خارق العاده انجام دهد. ممکن است یک بت پرست، مسیحی و… بتواند ریاضت بکشد و این اعمال را انجام دهد و اگر این ریاضتها را نکشد؛ هر دین و آیینی داشته باشد (حق یا باطل) باز هم نمیتواند این اعمال را انجام دهد.
در نتیجه؛ عقل و شرع حکم میکند که دلیل بر حقانیتِ عقیده، عمل… است نه عقرب و شیشه خوردن. اگر این اعمال، نشانه حقانیت بود تنها یک دین از ادیان اهلی دستور به شمشیر خوردن و خنجر، نیزه خوردن میداد تا امروز پیروان ادیان شیشه و تیغ بخورند!