خدا در تورات
«قسمت اول»
هنگامی که آراء و اندیشههای نظریه پردازان و رهبران شیطان پرست که در کتب شان منعکس است مورد بررسی قرار میگیرد، رد پای آیات و تعالیم عهدین[۱] دیده میشود که بن مایهها و ریشههای افکار و آراء شیطان پرستان از آن گرفته شده است. شیطان پرستی مقولهای جدای از یهودیت[۲] יהדות و مسیحیت نیست. رهبران شیطان پرست برخی از اصول و آراء شیطان پرستی را از عهدین استنباط و استخراج کردهاند.[۳] آنها بن مایههای باور و اندیشه خود را بر گرفته شده از عهدین میدانند فلذا خود را در راستای روند سرنوشت جهان قرار میدهند که در آخر الزمان باید بروز و ظهور داشته باشند.
در عهدین تحریف شده خداوند و انبیاء الهی به گونهای معرفی شدهاند که شیطان پرستان از آن موارد استنباط دلخواه خود را کرده و پایههای شیطان پرستی معاصر را گذاشتهاند. به همین دلیل است که از اولین اقدامهای رسمیت بخشیدن شیطان پرستی توسط آنتوان لوی، انجیل شیطانی (در برابر انجیل رحمانی) نوشته شد و کلیسای شیطان (در برابر کلیسای رحمانی) ساخته میشود.
خدای یهودیان که در تورات «یَهْوَه»[۴] יהוה نام دارد، شگفت انگیزترین خدایی است که کتب آسمانی آن را معرفی میکند. تورات که کتاب آسمانی یهودیان است و به عنوان «عهد قدیم» مورد قبول و احترام مسیحیان نیز هست، با تحریف عالمان این دین در گذشته، سبب به وجود آمدن انحرافات اعتقادی برخی از یهودیان و مسیحیان گردیده که بعدها این انحرافات موجب به وجود آمدن فرقهها و نحلههایی در طول زمان شده است.
اگرچه یهودیان به آیات «عهد جدید» یعنی انجیل معتقد نیستند، اما به طور قطع مسیحیان، به آیات تورات اعتقاد راسخ دارند و آن آیات را، کلماتی میدانند که از جانب پروردگار عالمیان بر حضرت موسی(ع) نازل شده است. در نتیجه مستندات و شاهد مثالهای بحث بیشتر از تورات آورده شده است، که هم مسیحیت و هم یهودیت بر آن اتفاق نظر دارند. نباید این شبهه ایجاد شود که مسیحیان به این آیات اعتقاد ندارند. قطعاً و یقیناً آیاتی که آورده شده است هم یهودیان و هم مسیحیان، آنها را به عنوان آیه و فرستاده شده توسط خداوند بر رسولان، اعتقاد دارند.
مسیحیان طبق آیات متعدد انجیل متی، بر این باورند حتی یک کلمه از تورات تحریف نشده است و مسیح نیامده است حتی یک کلمه از تورات را نسخ نماید و آن را تغییر دهد بلکه آمده است تا آن را تحقق بخشد و دنبال روی همان کتاب و تعالیم باشد.
در این باره در انجیل متی در باب پنجم تحت عنوان «تحقق عهد عتیق» آمده است:
«گمان مبرید که آمدهام تا تورات و نوشتههای پیامبران را نسخ کنم، نیامدهام تا آنها را نسخ کنم، بلکه آمدهام تا تحققشان بخشم. زیرا آمین، به شما میگویم، تا آسمان و زمین از میان نرود، نقطه یا همزهای از تورات هرگز از میان نخواهد رفت، تا این که همه به انجام رسد. پس هر که یکی از کوچکترین این احکام را کم اهمیت شمارد و به دیگران نیز چنین بیاموزد، در پادشاهی آسمان، کوچکترین به شمار خواهد آمد. اما هر که این احکام را اجرا کند و آنها را به دیگران بیاموزد، او در پادشاهی آسمان بزرگ خوانده خواهد شد. زیرا به شما میگویم، تا پارسایی شما برتر از پارسایی فریسیان و علمای دین نباشد، هرگز به پادشاهی آسمان راه نخواهید یافت.» [۵]
«نقدی که در اینجا مطرح است این است که اگر مسیح نیامده که تورات را نسخ کند دین جهانی نیست. تنها هارونی برای موسی(ع) است که دین او را تبلیغ کند. پس نباید کتاب داشته باشد و شریعت جدیدی را ارائه دهد! ما فعلاً به مباحث این چنینی نمیپردازیم.»
طبق این آیات انجیل، مسیحیان به تمامی کلمات تورات معتقدند همان گونه که تمامی کلمات انجیل اعتقاد دارند. در حقیقت تورات، کتابی است هم یهودیان و هم مسیحیان به آن معتقدند اما انجیل، کتابی است که تنها مسیحیان به آن باور دارند نه یهودیان.
حال مطابق آیات تورات، خدایی را که یهودیان و مسیحیان به آن اعتقاد دارند خدایی است که با یک پیغمبرش غذا میخورد! و با پیغمبر دیگرش کشتی میگیرد! و نیز در پیغمبر دیگرش حلول مینماید! و به صورت انسان در میآید! و با زنان زناکار ازدواج میکند! و آنان برای خدا فرزندانی (دختران و پسرانی) را میزایند! و سپس به زنان زناکارش که هم چنان زناکاری میکنند غضب میکند و آنها را میکشد! هم چنین فرزندان خود را نیز میکشد…! او خدایی است که به پیغمبر دیگرش دستور میدهد تا با زنی فاحشه ازدواج کند تا آن زن از مردان دیگر برای آن پیغمبر فرزند بیاورند! و به پیغمبر دیگرش دستور میدهد تا ۳۹۰ روز نان روزانهاش را به مدفوع انسانی نجس کند و بخورد…!
تورات از دیدگاه مسلمانان حداقل با دو دلیل به صورت قطعی و یقینی تحریف شده است.
۱ـ به دلیل وجود آیاتی که در تورات وجود دارد.
۲ـ به دلیل آیاتی که در قرآن شریف آمده است.
در تورات آیاتی وجود دارد که به خداوند، نسبت انسانی، شکستپذیری، ازدواج با مخلوق… میدهد و به پیامبران که بهترین انسانهای عصر خود بودند نسبت شراب خواری و زنای با محارم… را میدهد. این آیات از نظر عقل که واجب الوجود بالذات را بری از جسم و مکان میداند و انبیاء الهی را که معصوم میشمارد؛ منافات دارد. برای عقل سلیم قابل قبول نیست که خداوندی که اوصاف رفیعاش در کلام اسلامی مورد بحث قرار میگیرد هم چون یک انسان ناتوان در برابر مخلوقش، شکست بخورد و یا در جسم آید و ازدواج کند و از مخلوق فرزندی داشته باشد و در انسان حلول نماید و یا دستور مالایطاق به پیغمبرش بدهد!
اما صراحت نص قرآن هم دلیل دیگری بر تحریف شدن تورات دارد. آنجایی که خداوند میفرماید:
«أَفَتَطْمَعُونَ أَنْ یُؤْمِنُوا لَکُمْ وَ قَدْ کانَ فَرِیقٌ مِنْهُمْ یَسْمَعُونَ کَلامَ اللَّهِ ثُمَّ یُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ»[۶]
(آیا طمع دارید که یهودیان به دین شما بگروند در صورتی که گروهی از آنان کلام خدا را شنیده و به دلخواه خود تحریف میکنند با آن که در کلام خدا تعقل کرده و معنی آن را کاملاً دریافتهاند.)
و در جای دیگر در همین سوره بقره میفرماید:
«فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ یَکْتُبُونَ الْکِتابَ بِأَیْدِیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ»[۷]
(پس وای بر آن کسانی که چیزی به نام کتاب «تورات» با دستان خود نوشتند سپس به مردم گفتند که این دست نوشته از طرف خدا است.)
ادامه دارد…
[۱] تورات و انجیل کتب آسمانی تحریف شده یهودیان و مسیحیان است. تحریف آن دو کتاب را هم به خود آیات تورات و انجیل میتوان استناد داد و هم به آیات قرآن شریف. در واقع طبق آیات سه کتاب آسمانی، تورات و انجیل محرف هستند. نمونه آن آیاتی که در پیرامون خدا و انبیاء در تورات و انجیل آمده است.
[۲] Yahedut.
[۳] این نه تنها بیان یک حقیقتی است که شیطان پرستی برخی از آموزههای خود را از عهدین تحریف شده گرفته است؛ بلکه نقدی است بر عهدین تحریف شده که با آیات و تعالیم ناصحیح خود سبب شده است که فرقههایی همچون شیطان پرستی به وجود آید. در حقیقت این بخش نقدی بر عهدین است از یک سو و از سوی دیگر نقدی بر ساختار اعتقادی شیطان پرستی است.
[۴] Yahweh. یهوه اسم ذات خداوند در تورات است. به معنای «هستم آن که هستم» אהיה אשר אהיה و یا به معنای «منم که منم» و یا به معنای «من هستم ذاتی که هست». یهوه، بیش از ۶۶۰۰ بار در تورات بر خداوند اطلاق شده است. این بحث مجال بیشتری را میطلبد که باید در قالب کلام یهودیت ارائه شود.
[۵] انجیل متی، باب ۵، آیات ۱۷ ـ ۲۰، ص ۱۳.
[۶] سوره بقره، آیه ۷۵.
[۷] سوره بقره، آیه ۷۹.