ذکر
ذکر که واژهای عربی است در زبان فارسی به معنای «یاد» آمده است که ضد آن را «نسیان و غفلت» میدانند. قرشی مینویسد: «ذکر، در دارای مشتقات و معانی متعددی میباشد، که همه به یک معنای جامع باز میگردد و آن عبارت است از یاد کردن به معنای حفظ کردن چیزی در ذهن و یا حاضر کردن چیزی در ذهن و یا در زبان»[۱]
فخر الدین طریحی در مجمع البحرین مینویسد: «ذکر، حاضر نمودن معنا در نفس است و گاهی به ذکر زبانی استعمال میشود… .»[۲] هم چنین راغب اصفهانی مینویسد: «گاهی از واژه ذکر، کیفیتی برای نفس اراده میشود که به واسطه آن، آنچه از دانش و معرفت اندوخته است حفظ و نگهداری کند و گاهی ذکر به معنای حضور چیزی در قلب یا بر زبان اطلاق میشود و تقسیم ذکر به قلبی و زبانی به اعتبار معنای دوم است.»[۳]
ذکر، در معنا و مفهوم اصطلاحی؛ ذکر الله است یعنی در یاد خدا بودن و با دیدن نعمتهای خداوند رسیدن به آرامش قلبی و انس پیدا نمودن با یاد او است.[۴] هم چنین ذکر به معنای یاد خداوند است «ببذل الوجود و الفناء أذکرکم بنیل الشهود و البقاء» و این که سالک خود را فانی در پیشگاه خداوند بداند.[۵] و در معنای اصطلاحی ذکر؛ رهایی از غفلت و نسیان خداوند[۶] تعابیری است که علماء و بزرگان از ذکر ارائه دادهاند.
ذکر و یاد خداوند، توصیه دیگری است که در معارف دین اسلام برای سبب قرب خداوند از یک سو و دوری و اجتناب از شیطان از سوی دیگر میشود. یاد خداوند آرامش بخش دلهای مضطرب و تنها است. «الَّذِینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»[۷] (آنها که به خدا ایمان آورده و دلهایشان به یاد خدا آرام میگیرد آگاه باشید! که تنها یاد خدا آرام بخش دلها است.)
خداوند در قرآن شریف، در مورد اهمیت ذکر که سبب مقابله ـ لسانی و عملی ـ با شیطان میشود میفرماید:
«اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِکْرَ اللَّهِ أُولئِکَ حِزْبُ الشَّیْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّیْطانِ هُمُ الْخاسِرُونَ»[۸]
(شیطان بر آنها سخت احاطه کرده که اندیشه و ذکر خدا را به کلی از یادشان ببرد آنان حزب شیطانند. آگاه باشید که حزب شیطان به حقیقت زیان کاران عالمند.)
امام صادق(ع) فرمودند:
«قال: من أشدّ ما فرض اللّه على خلقه ذکر اللّه کثیراً ثمّ قال: لا اعنى سبحان اللّه و الحمد للّه و لا اله الا اللّه و اللّه اکبر، و ان کان منه، ولکن ذکر اللّه عند ما أحلّ و حرّم فان کان طاعه عمل بها و ان کان معصیه ترکها»[۹]
(از شدیدترین چیزى که خداوند بر خلق خود واجب فرمود؛ یاد نمودن بسیار خدا است. بعد فرمود: منظور من این نبود که؛ سبحان اللّه و الحمد للّه و لا اله الا اللّه و اللّه اکبر را بگویید اگرچه اینها از ذکرند. ولکن یاد خدا نمودن، نزد آنچه حلال و حرام فرمود، پس اگر طاعت باشد عمل کند به آن، و اگر معصیت باشد ترک کند آن را.)
از این روایت شریفه پی به حقیقت ذکر میبریم. حقیقت ذکر قلبی است نه ذکر لسانی. اگر ذکر قلبی برای انسان به وجود آید هرگز در حال ذکر و یاد خداوند، گناه نمیکند. چگونه انسان در محضر و مشهد یک کودک ممیز، گناه و کشف عورت و عمل زشتی انجام نمیدهد اگر انسان متوجه باشد، متذکر باشد، در ذهنش یاد خداوند باشد، غفلت و نسیان او را فرا نگرفته باشد که خداوند حاضر و ناظر او است، هرگز گناه نمینماید. غالب گناهان انسان، به خاطر از یاد رفتن خداوند از ذهن و قلب انسان است.
حضرت امام خمینی(ره) در آداب الصلاه مینویسد: «حقیقت ذکر، ذکر قلبی است و ذکر زبانی بدون آن بی مغز و از درجه اعتبار به کلی ساقط است.» [۱۰]
ذکر و یاد الهی شفای دردهای ایمانی انسان است. امیر المؤمنین علی(ع) در تعلیم دعا به کمیل بن زیاد میفرماید: «یا من اسمه دواء و ذکره شفاء»[۱۱] (ای کسی که اسمش دوا و ذکر و یادش شفاء است.) به کار بردن اسامی خداوند دواء است.[۱۲] که همان ذکر زبانی باشد. «دواء» چیزی است که اگر انسان استعمال کند ممکن است بهبودی حاصل شود و ممکن است بهبودی حاصل نگردد. اما «شفاء» چیزی است که اگر نصیب انسان گردد، قطعاً بهبودی نصیب انسان خواهد شد. ذکر خداوند، که همان حقیقت ذکر یعنی ذکر قلبی باشد، برای انسان شفاء است.
امام باقر(ع) درباره حقیقت ذکر میفرماید:
«لا یزال المؤمن فی صلوه ما کان فی ذکر اللّه قائماً کان أو جالساً أو مضطجعاً»[۱۳]
(مؤمن پیوسته در نماز است مادامی که دلش در یاد خداوند باشد. خواه در حال ایستاده یا نشسته یا در حال درازکش باشد.)
خوشا آنان که الله یارشان بی | بحمد و قل هو الله کارشان بی | |
خوشا آنان که دائم در نمازند | بهشت جاودان بازارشان بی[۱۴] |
کنار گذاشتن ذکر و یاد خداوند آثار و پیامدهای منفیای در دنیا و آخرت دارد. خداوند در این باره میفرماید:
«وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَهِ أَعْمى»[۱۵]
(هر کس از یاد من رو برگرداند همانا معیشتش تنگ میشود و روز قیامت او را نابینا محشور میکنیم.)
کور محشور شدن ناسی ذکر خداوند در روز قیامت، مشخص میکند که تنگ گرفته شدن معیشت دنیایی تنها امور مادی نیست بلکه از نظر معنوی هم عدم ذکر خداوند معیشت انسان را تنگ و باریک میکند، به گونهای که در روز قیامت به خاطر کمی معنویت و تنگ بودن و یا نبودن رزق معنوی انسان، نابینا محشور میشود.
ادامه مبحث در کتاب «سایه باوران» تألیف حجه الاسلام دکتر دریاکناری
[۱] قاموس قرآن، قرشی، ج ۳، ص ۱۶.
[۲] مجمع البحرین، ج ۳، ص ۳۰۹ الی ۳۱۱.
[۳] المفردات، ج ۱، ص ۳۲۹، ذکر به معانی؛ نماز، شکر، قرائت قرآن، شرافت و فخر، اطاعت، دعا و تسبیح نیز آمده است. لسان العرب، ج ۴، ص ۳۱۰.
[۴] التبیان فی تفسیر القرآن، ج ۶، ص ۲۴۹ و ۲۵۰.
[۵] تفسیر القرآن الکریم، ملا صدرا، ج ۳، ص ۱۹۰.
[۶] عده الداعی، حلی، ابن فهد، ص ۱۸۸.
[۷] سوره رعده، آیه ۲۸.
[۸] سوره مجادله، آیه ۱۹.
[۹] تفسیر اثنی عشری، ج ۴، ص ۳۵۱، بوارق القهر، ص ۲۳۹، تفسیر کنز الدقائق، ج ۹، ص ۵۲۶، تفسیر نور الثقلین، ج ۴، ص ۷۳، تفسیر المیزان، ج ۱۵، ص ۳۳۸، تفسیر نمونه، ج ۱۵، ص ۳۸۶.
[۱۰] آداب الصلاه، موسوی خمینی، روح الله، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چ هفتم، ۱۳۷۸ ش، ص ۳۰.
[۱۱] مفاتیح الجنان، قمی، شیخ عباس، دعای کمیل.
[۱۲] علماء و عرفایی که سیر و سلوکی برای رسیدن به حق دارند دارای مشرب های گوناگونی هستند. برخی از این عرفا مشهور به «عرفای ذکری» اند. این دسته از عرفا (همچو علماء علوم غریبه) برای هر یک از اذکار و اوراد چه مأثور و منقول و چه غیر مأثور، خاصیتی قائلند، که سالک برای نیل به مقامات عالیه سلوکی باید از این اذکار بهره بگیرد. آنها برخی از این اذکار را از آیات استخراج می کنند و برخی دیگر را از روایات بر می گزینند و بخشی دیگر را خود با شناختی که از منابع و معارف اسلامی دارند ابداع می کنند! و وقتی که تجربه نمودند و دیدند که مفید به حال سالک است به شاگردان و مریدان خود توصیه می نمایند. همانند طبیبی که با مختلوط کردن چند دو ادویه و دارو، دواء و مرهم جدیدی را کشف کند و پس از امتحان بر روی بیماری و تشخیص میزان استعمال آن، نسخه ای برای دیگر بیماران تجویز می نماید.
عرفای ذکری بر این باورند که برخی از اذکار اثر ذاتی دارند هر کسی که با هر اعتقادی و مرامی تعداد خاصی از آن را بر زبان جاری نماید، همان خاصیت برای وجود او خواهد داشت. هم چون زهر، بر بدن هر کسی که ـ چه کافر و چه مومن ـ از آن استفاده نماید تأثیر خواهد گذاشت. این مسائل را باید در جای خودش شرح و بسط داد.
[۱۳] تفسیر کنز الدقائق، ج ۳، ص ۲۹۱، تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۴۲۳، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج ۶، ص ۱۲۷، من هدی القرآن، ج ۱۸، ص ۴۸۱.
[۱۴] دو بیتی های بابا طاهر عریان.
[۱۵] سوره طه، آیه ۱۲۴.