بدعت در تصوف
براى آن که واژه بدعت بهتر معنا بشود ناگزیر، باید به کتب لغت مراجعه کرد و آن را به صورت اصولى بررسى نمود.
نویسنده ی «کتاب العین» بدعت را این گونه معنا می کند:
«البدع: احداث الشىء لم یکن له من قبل خلق و لا ذکر و لا معرفه.
البدعه: اسم ما ابتدع من الدین.
البدعه: ما استحدثت بعد رسول الله(ص) من أهواء و أعمال.»([۱])
(بدع؛ یعنى به وجود آمدن چیزى که قبلا نه وجود داشته و نه یادى از آن می شد و نه شناختى نسبت به آن وجود داشت.
بدعت؛ اسم چیزى است که در دین جدید به وجود آمده باشد.
بدعت؛ چیزى است که بعد از حیات پیامبر(ص) از باطن و عمل ها به وجود آمده باشد.)
طریحى در کتاب «مجمع البحرین» درباره معناى بدعت می نویسد:
«البدعه بالکسر فالسکون، الحدث فى الدین، و ما لیس له اصل فى کتاب و لا سنه، و انما سمیت بدعه لان قائلها ابتدعوها هو نفسه.
الحدیث؛ من توضأ ثلاثاً فقد أبدع، أى فعل خلاف السنه، لان ما لم یکن فى زمنه(ص) فهو بدعه.»([۲])
(بدعت ـ به کسر و سکون ـ یعنى چیز نو و جدید در دین، و چیزى که اصل آن در قرآن و روایت وجود نداشته باشد. و تنها بدین خاطر آن را بدعت نامیدند که گوینده آن ابتدا و شروع کرده به آن چیز.
روایت است؛ کسى که در وضو دستش را سه بار بشوید پس او بدعت گذار است. یعنى عملى که خلاف سنت و سیره پیامبر(ص) است. زیرا چیزى که در زمان پیامبر(ص) نبوده عمل نموده است، پس این، بدعت است.)
بدعت در اصطلاح به معنای؛ «ادخال ما لیس من الدین فی الدین» (داخل کردن چیزی در دین که از دین نبوده است.)
اگر معناى بدعت آن چیزى است که در قرآن و روایات وجود نداشته باشد، اما به آن ابداع و عمل شود، می پرسیم آیا واژه خانقاه در قرآن و سنت پیامبر(ص) موجود است که در زمان حیات نویسنده رساله و امروزه وجود دارد؟! آیا این بدعت نیست؟!
اگر چیزى که در زمان پیامبر(ص) وجود نداشته و جزو دین نبوده، اما بعد به وجود آید و جزو دین شود بدعت است، آیا خانقاه که در زمان پیامبر(ص) قطعاً وجود نداشته است، بدعت نیست؟!
هم خانقاه که توسط صوفیه به وجود آمده است، بدعت است و حرام؛ و هم حرمت متعه تمتع و تقدیم خطبه بر نماز عیدین. تنها فرق شان این است که حرمت متعه تمتع و تقدیم خطبه بر نماز عیدین، بدعتی است توسط حاکمان اسلامى و خانقاه بدعتی است توسط حاکمان مسیحى در دین اسلام به وجود آمده است.
ادامه مطلب در کتاب «سراب هدایت» تألیف دکتر دریاکناری
[۱]ـ کتاب العین، ج ۲، صص ۵ ـ ۵۴.
[۲]ـ مجمع البحرین، ج ۴، صص ۹ ـ ۲۹۸، لسان العرب، ذیل واژه بدع.