آیا خریدنِ اجناس، در ورود به اسلام شرط شده است؟
طبق آن چه که از کتب تاریخ اسلام، تراجم (سیره نویسی) روایات و تفاسیر بر میآید آن دسته از افرادی که خارج از دین اسلام بودند هنگامی که برای مسلمان شدن خدمت رسول اکرم(ص) میرسیدند و یا بعدها نزد ائمه اطهار(ع) میرفتند تا مسلمان شوند، معصومین هیچ شرطی را برای ورود به اسلامشان قائل نبودند. پس از آن که در این زمینه تفحص و جستجویی گردید روشن شد که معصومین(ع) هیچ شرطی را برای ورود به اسلام برای افرادی که مسلمان نبودند نگذاردهاند. تنها در برخی از فرقهها که خود را مسلمان کامل و حقیقی میدانند خریدن برخی اجناس را شرط ورود به آن فرقه میدانند. و این درحالی است که خرید اجناس در صدر اسلام مطرح نبوده است. در نتیجه چیزی که در اسلام ناب محمدی(ص) وجود نداشته و معصومین(ع) به آن رضایت نداشتهاند و عمل نمینمودند، عمل نمودن به آن بدعت خواهد بود. بدعت به معنای نوآوریای غیر مشروع است. نوآوری که دین و شریعت آن را امضاء نکرده است و آن نپذیرفته است اما انسان بهواسطه آن که هوای نفس دارد و میخواهد دینی و آیینی متفاوت برای دیگر انسانها عرضه نماید و از این رهگذر کمبودهای عاطفی و احساسی خود را پاسخ گوید.
انسانِ مبدع و مخترع فرقه همواره در صدد است تا مسائلی را که در اصل یک دین جایگاهی ندارد جزو اصول و ضروریات ورود به آن فرقه قرار دهد تا عدم تطابق آن فرقه و اسلام را تداعی کند وگرنه اگر اسلام با آن فرقه مطابقت کامل داشت و هیچ فرقی نداشت دیگر جدا بودن سلسله نسب و بزرگان خاص، نامی غیر از اسلام، نام جدا داشتن ، محل عبادت جداگانه، احکام و اعمال جداگانه… معنا نداشت. اگر یک فرقهای نام جدا، محل عبادت جدا، شرائط ورود به فرقه که در اتاق تشرف صورت میگیرد جدا داشته باشد قطعاً با اسلام ناب مطابقت ندارد. چون نام، مشایخ، محل عبادت… همه احکام و اعتقادات با اسلام ناب تفاوت دارد پس چه ضرورتی است که این فرقه را مسلمان نام نهاد؟!
در یکی از فرقهها که مدعی است اسلام حقیقی را اختیار کرده؛ خریدن پنج جنس لازم و ضروری است لذا اگر کسی این پنج جنس را تهیه نکند به واقع وارد آن فرقه نشده است. [دستمال، نبات، سکه، جوز هندی و انگشتری]
دستمال؛ چند متر پارچه است که نشانه توشه راه است .
نبات؛ سه کیلو نبات است که نشانه شیرینی زندگی است.
سکه؛ مقداری سکه است که نشانه مال و دارایی است.
جوز هندی؛ چیزی شبیه به بلوط است اما کوچکتر که نشانه سرسپردگی است .
انگشتری؛ یک عدد انگشتری است که نشانه عهد و پیمان است.
[بماند برخی از پادوها همین پنج قلم جنس را با قیمت سه تا چهار برابر به کسی که میخواهد وارد آن فرقه شود میفروشند تا از این رهگذر چیزی نصیب آنان گردد والا قیمت واقعی این اقلام در بازار یک سوم یا یک چهارم آن چیزی است که داوطلب به میپردازد.]
داوطلب ورود به فرقه پس از آن که اغسال پنجگانه را انجام داد، این اجناس را باید با دست راستش بگیرید و به اتاق تشرف برود و پس از مراسم تشرف و که یکی از آنها سجده بر شیخ و قطب است (بقیه موارد باعث شرمندگی انسان میگردد) شیخ و یا قطب یکی یکی اجناس را به داوطلب بر میگرداند و عهد و پیمان از او میگیرید که این دستمال توشه راه تو است اگر من بخواهم بر تو حلال و لذت بخش خواهد بود و اگر من نخواهم و راضی نباشم بر تو حرام خواهد بود. این نبات شیرینی زندگی توست اگر به فرمان من بودی و خلاف امر و نهی من چیزی را انجام ندادی زندگی، زن و فرزند… بر تو شیرین میگردد و اگر خلاف آن چیزی را انجام دادی که من امر و نهی کردم زندگی برتو سیاه و تلخ میگردد. این سکه مال و دارایی تو است که اگر عشریه و نذر و فطر را پرداختی و با رضایت من معامله کردی اموالت برتو حلال و در دارایی موفق میشوی وگرنه ورشکسته خواهی شد. این جوز هندی است که باید سرسپرده من باشی به گونهای که حیات و ممات تو دست من است. سلامتی و بیماری تو دست من است…. و این انگشتری به خاطر پیمانی است که بین من و تو و مسائلی در اتاق تشرف گذشته است. قسم بخور که…! و عهد میبندد که…! و قسم میخورد که…!
اگر یک دلیل و یا یک مدرک آورده شود که پیامبر(ص) و یا یکی از معصومین(ع) شرط ورود به اسلام و تشیع ناب را خریدن اجناس (مثلاً خریدن هسته خرما، لیف خرما، استخوان شتر…) دانستهاند و به آن عمل نمودهاند ما هم خواهیم پذیرفت اما قطعاً خرید اجناس در دین مقدس اسلام برای ورود به دین اسلام شرط نشده است بلکه تنها چیزی که انسان غیر مسلمان را مسلمان مینماید و وارد دین اسلام میکند شهادتین است و لا غیر.
اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمداً رسول لله(ص)
چگونه است که فرقهای ادعای اسلام دارد و میگوید که اسلام حقیقی و واقعی نزد ماست اما عمل و رفتاری که اشرف مخلوقات، رسول خدا(ص) انجام نداده است در ورود مشرکین به دین اسلام، انجام میدهند؟! کسی به حقانیت این فرقه تردید نمیکند؟!